Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-28@15:10:34 GMT

«دریغا» ۳۳ ساله شد/ قصه یک غصه ماندگار و تمام نشدنی

تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۴۸۷۳۵

«دریغا» ۳۳ ساله شد/ قصه یک غصه ماندگار و تمام نشدنی

خبرگزاری مهر – گروه هنر: یکی از مهم‌ترین، غم انگیز ترین و شوک آورترین دوران تاریخی انقلاب اسلامی ایران بی تردید به خرداد سال ۱۳۶۸ بازمی گردد، روزهای ملتهب که چهاردهم خرداد ماه؛ آن هنگام که گوینده خبر در ساعات آغازین صبح که انگار جور دیگری بود، اعلام کرد: «بسم‌الله الرحمن الرحیم، انا لله و انا الیه راجعون؛ روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان حضرت امام خمینی، به ملکوت اعلی پیوست…».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

لحظاتی عجیب و غریب تجربه نشده؛ انگار همه چیز در خواب می‌گذشت، انگار نمی‌خواستیم و نباید هم باور می‌کردیم. اما همه آنچه گفته شد درست بود؛ یک واقعیت تلخ‌تر از تلخ، واقعیتی که همه باید خود را آماده می‌کردند تا به سهم خود یکی از مهم‌ترین و باشکوه‌ترین مراسم تشییع جهان را برگزار کنند.

عاشقان روح الله همه دست به کار شدند، در هر جایی که بودند، هر کاری در توانشان بود انجام می‌دادند. آنها بی قرار بودند و می‌خواستند با هر آنچه در توان دارند این بی قراری را رسوا کنند؛ در این بین هنرمندانی هم بودند که در این بی قراری تمام تلاش خود را انجام می‌دادند که کاری کنند. آنها هم در شوک بدی فرو رفته بودند، اما بالاخره باید کاری می‌کردند و دقیقاً در همین جا بود که این بی قراری و غم بزرگ تعدادی از آنها را به مسیر تولید اثری برد که اگرچه بارها و بارها روایت‌های متفاوتی از آن پیش روی مخاطب قرار گرفته است، اما هر چه هست، هرچه قدر هم تکرار شود اما انگار تبدیل به یکی از شناسنامه‌های مهم یادآوری روزهای ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) شده است که هنوز بعد از ۳۳ سال از تولیدش جان دارد و طنین ترانه اش جان‌ها و دل‌ها را می‌برد به آن روزهای سخت و تلخ و جانکاه؛ اثری که یادگاری ماندگاری شد و ماند به یادگار. آری و آهنگ «دریغا» روایت تکراری اما خواندنی و ماندنی موسیقی است که با شعر حمیدسبزواری ثبت شد، با آهنگ محمد علی شکوهی روح گرفت و با صدای محمد گلریز جاودانه شد.

این جاودانگی هم به قدری مورد توجه عاشقان حضرت روح الله قرار گرفت که حتی در سال ۱۳۶۸ انجمن حفظ و اشاعه سرود و آهنگ‌های انقلابی آلبومی با عنوان «دریغا» را تولید و منتشر کرد. در این آلبوم قطعاتی به مناسبت رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی با صدای محمد گلریز، علیرضا افتخاری، مهرداد کاظمی و جهانگیر زمانی اجرا شده بود.

البته عرض ارادت محمد گلریز به عنوان یک خواننده متعصب عرصه انقلاب و دفاع مقدس همین جا ختم نشد، چرا که او بعدها آثاری چون «غم خورشید»، «روح بلند آسمانی»، «نماز آخر»، «یاد آفتاب»، «دلدادگان روی دوست»، «غم فراق»، «در سوگ خورشید» را در رثای پیر جماران منتشر کرد.

روایت آقای شاعر از دیدار با حضرت روح الله در آخرین روزها

اما اگر بخواهیم از قصه تولید قطعه «دریغا» حرف بزنیم. طبیعتاً اولین نقطه شروع داستان، اندیشه و زادگاه سرایش شعر است که مرحوم حمید سبزواری طی گفتگوی چند ساله گذشته خود با رسانه‌ها درباره آن توضیح داده است: وقتی متوجه شدم امام مریض شده است، بسیار ناراحت شدم. یک وابستگی معنوی با حضرت امام پیدا کرده بودم. به ملت ما جان تازه‌ای بخشیدند و دنیا را متوجه حرکت ما کردند. وقتی که من احساس کردم باید حرکتی کرد و دیدم امام صحبتی کرد علیه حکومت و علیه شاه، من هم این را وظیفه خودم دیدم در کنار این حرکت باشم و شعر دریغا دریغا دنباله همان حرکتی بود که از سال‌ها پیش آغاز شده بود و در حالی گفتم که حضرت امام (ره) در بستر بیماری و احتضار بود.امام به ما زندگی بخشیده بود، اما خودش داشت می‌رفت.

دقیق خاطرم نیست وقتی این شعر را نوشتم، چه ساعتی از شبانه‌روز بود؛ اما بیشتر شب‌ها پیش می‌آمد می‌نوشتم. در ایام بستری شدن ایشان در روزهای آخر حیاتش، به عیادتش رفتم و دیگر مطمئن بودم که دارد می‌رود. وقتی به عیادتش رفتم، دستش را بوسیدم. دیدم عده‌ای بیرون منتظر هستند من آنجا را ترک کنم، برای همین نمی‌خواستم مزاحم شوم.زمانی کوتاه در حضورشان بودم و این آخرین دیدار با امام (ره) بود. این دیدار، دیداری متفاوت بود. به نوعی آخرین دیدار بود. بعد که از عیادت‌شان برگشتم، زمانی گذشت خبر درگذشت امام (ره) را اعلام کردند. با تأثر عمیقی قلم را برداشتم، شعر «ای دریغا ای دریغا» را نوشتم.چیز دیگری خاطرم نیست گمان نمی‌کنم دست‌خطی از آن شعر را داشته باشم. سال‌ها از آن روز می‌گذرد. اما در مجموعه آثارم هست»

احساس می‌کردم باید به وظیفه ام عمل کنم

محمد علی شکوهی آهنگساز این قطعه ماندگار مرتبط با ایام ارتحال ملکوتی حضرت امام نیز درباره نحوه ساخت آن گفته است: «قبلاً خبر بیماری امام را از رسانه‌های گروهی شنیده بودم، بامداد آن روز احساس کردم که اتفاقی افتاده، برنامه‌های عادی رادیو قطع شده بود و مرتباً قرآن پخش می‌شد. تا اینکه ساعت هفت صبح خبر رحلت امام از رادیو پخش گردید مثل همه، بهت و ناباوری و موجی از اندوه و غم یکباره همۀ وجود مرا فرا گرفت، به اداره رفتم. اداره تقریباً تعطیل بود. یکی دو نفر از همکارانم آمده بودند، در فکر بودم که باید کاری کرد. خبر خیلی غیرمنتظره و غیرمترقبه بود و ما آمادگی قبلی نداشتیم. هنوز از انعکاس شور و حال و تأثر عمومی شرایطی که منجر به ماندگار قطعه «دریغا» شد متاسفانه به غیر از مواردی انگشت شمار دیگر کمتر سراغ آثار ماندگاری از چنین ملودی‌ها را می‌توان گرفت و منتظر ماند تا شاید در سال‌ها و روزگاری دیگر آثاری چون «دریغا» بتواند در تاریخ موسیقی کشور ماندگار شوند در رسانه‌ها خبری نبود. برنامه‌ها محدود می‌شد به خبر و پیام. ما به حسب وظیفه در یک مرکز هنری مثل همیشه فقط می‌توانستیم ابراز احساساتمان را به شکل ارائه سرود و موسیقی نشان بدهیم، برای این کار باید با آهنگسازان و هنرمندان دیگر تماس می‌گرفتیم. اما در آن شرایط به هیچکدام از هنرمندان دسترسی پیدا نکردیم. به فکر افتادم که حداقل خودم کاری بکنم؛ در وضعی که خودم داشتم از نظر تأثیرات و تألمات شدید روحی ناخودآگاه فکر می‌کردم که خودم آمادگی دارم تا قطعه‌ای بنویسم، در همین فکرها بودم که متوجه شدم یک ملودی را با خودم زمزمه می‌کنم.هر چه زمان می‌گذشت عمق مسأله بیشتر می‌شد و عظمت موضوع روشن‌تر از لحظات اولیه خبر شده بود. من همانطور که ملودی را زمزمه می‌کردم در این میان با شاعر گرانقدر آقای سبزواری نیز تلفنی صحبت کردم. ایشان چند خط از شعری را که سروده بودند تلفنی خواندند. من دیدم که امکان تلفیق آن شعر با ملودی من وجود دارد. یک اثر هنری ماحصل ذوق و استعداد فردی یک هنرمند است ولی من در آن شرایط به طور غیرمستقیم نوعی احساسات درونی را که شاید تنها مربوط بخودم هم نبود در هنرمندانی که با آنها تماس می‌گرفتم، می‌دیدم به این دلیل که از نظر روال معمولی امکان خلق یک قطعه موسیقی در یک لحظه یا یک آن به وجود می‌آید.»

وی افزود: کار هنری در یک شرایط خاصی متبلور می‌شود. اما امکان اجرا و ضبط یک سرود در زمان محدودی امکان پذیر نیست در آن روز واقعاً نه به امکانات ضبط دسترسی داشتیم نه به نوازندگان و هنرمندان دیدم چاره‌ای نیست جز اینکه با توکل به خدا تمام نیرو و توان خودم را به کار بگیرم، مجدداً با آقای سبزواری تماس گرفتم که آن چند خط شعر را ادامه بدهد و خودم هم کار روی ملودی‌های مختلف را دنبال کردم. حدود ساعت یک یا دو بعدازظهر بود که برخلاف انتظار خودم و فقط به خواست خدا، چهارچوب این قطعه موسیقی تا حد زیادی به صورت بی کلام در ذهنم شکل گرفت در این مدت آقای سبزواری هم در منزل روی شعر کار می‌کردند. در این شرایط امکان اینکه کنار هم کار کنیم نبود، من آهنگ را روی شعر ایشان تلفیق می‌کردم و ایشان هم قسمتهای مختلف شعر را با وزن مشخصی که با هم هماهنگ کرده بودیم ادامه می‌دادند. در عین حال من در تلاش تماس با هنرمندان نوازنده و خواننده هم بودم، وضعیت شلوغ و نامشخصی بود خودم که نمی‌دانستم نتیجه کار چه خواهد شد. اما با آن وضع روحی عجیبی که داشتم احساس می‌کردم باید به وظیفه ام عمل کنم.»

آرزوی آقای خواننده هنگام شنیدن خبر ارتحال امام (ره)

محمد گلریز این خواننده محترم و شناخته شده موسیقی انقلاب که در حوزه رسانه نیز همواره پاسخگوی سئوالات بی شمار خبرنگاران در این مقاطع زمانی بوده، درباره نحوه تولید و ساخت این قطعه این گونه روایت می‌کند: «این قطعه به روزهای پس از رحلت امام بازمی گردد. شب آخری که امام خمینی (ره) در بیمارستان بستری بودند؛ همه مردم دست به دعا بودند که ایشان هر چه زودتر شفا پیدا کنند. من هم در کنار این مردم آرزو می‌کردم که حال ایشان بهبود یابد. فردای روزی که خبر ارتحال امام از رادیو پخش شد مانند همه مردم سرزمینم از شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم، از خدا خواستم در حق من لطفی کند تا با خواندن قطعه‌ای بتوانم بازگوکننده حس و حال آن روزها و التیامی برای مردم عزیز کشورم باشم.

دقیقاً در همین فکر بودم که محمدعلی شکوهی «آهنگساز این قطعه» تلفن کرد و از من خواست تا هر چه زودتر به سمت تالار وحدت حرکت کنم. وقتی به محل کار آقای شکوهی رسیدم وی را مشغول گفت‌وگوی تلفنی با فردی در حالت گریان دیدم که شعری را زمزمه می‌کرد. بعد از پایان تماس گفت مشغول صحبت با حمید سبزواری بودم؛ این شاعر یک شعر فی‌البداهه برای وی می‌خواند و شکوهی هم به صورت تلفنی و زمزمه‌ای برای آن آهنگ می‌سازد و بعد از آن آقای شکوهی قرار خوانندگی این آهنگ را با من گذاشتند و مشغول تولید استودیویی آهنگ «دریغا ای دریغا» شدیم. این آهنگ از معدود قطعاتی بود که در آن روزگار توسط دستگاه سینتی سایزر تولید شده بود و یکی از به یاد ماندنی‌ترین آهنگ‌هایی است که در مقام خواننده در کنار گروه آن حضور داشتم. بعد از این قطعه در چهلمین روز درگذشت حضرت امام «غم فراق» را خواندم. بعضی از این سروده‌ها ماندگاری که در ذهن مردم تداعی می‌شود، ممکن است خاطرات تأسف باری داشته باشد اما یاد و خاطره امام در ذهن مردم زنده می‌شود. وقتی کسی چون حضرت امام از دنیا می‌رود درست است که این فقدان باعث تأثر مردم است ولی مردم در مورد آن شخصیت فکر می‌کنند و این یک بعد آن است و ابعاد دیگر آن فرهنگی و هنری است.»

آنچه گفته شد فقط روایتی مختصر و اجمالی از اثری بود که امروز ۳۳ ساله شد. آهنگی که وقتی هنوز بعد از ۳۳ سال از آن حرف می زنیم پس یقیناً آن قدر قابلیت و ویژگی دارد که حتی در قد و قامت مناسبی بودن خود که به یک واقعه عظیم تاریخ انقلاب اسلامی می‌پردازد هنوز می‌تواند در یادها بماند. شرایطی که منجر به ماندگار قطعه «دریغا» شد متاسفانه به غیر از مواردی انگشت شمار دیگر کمتر سراغ آثار ماندگاری از چنین ملودی‌ها را می‌توان گرفت و منتظر ماند تا شاید در سال‌ها و روزگاری دیگر آثاری چون «دریغا» بتواند در تاریخ موسیقی کشور ماندگار شوند.

کد خبر 5505318 علیرضا سعیدی

منبع: مهر

کلیدواژه: محمد گلریز سالروز ارتحال امام خمینی حمید سبزواری موسیقی ایرانی تئاتر ایران جشنواره فیلم کن کارگردان تئاتر خانه هنرمندان ایران فیلم بدون قرار قبلی فیلم کوتاه سازمان سینمایی فیلم سینمایی موسیقی ایرانی حوزه هنری تئاتر شهر هنرمندان تئاتر سازمان صداوسیما سینمای مستند محمد گلریز حضرت امام بی قرار سال ها آن روز ۳۳ سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۴۸۷۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راه‌حل نشدنی نظریه‌پرداز توسعه دانشگاه جان هاپکینز

صورت مسأله
- ایران با مشکل عظیم شتاب فزاینده حجم پول روبه رو است. سیستم پولی کنونی کشور در هر ۲۴ ساعت در حدود ۶ همت (هزار میلیارد تومان) بر حجم پول می افزاید. برای احساس وضعیت، این افزایش حدوداً معادل میانگین ۳۰۰۰ سال دوران پهلوی (۱۳۵۷-۱۳۰۴) است. یعنی حکومت ایران در شبانروز یک میلیون برابر هر شبانروز پیش از انقلاب به اصطلاح پول چاپ می کند. در واقع این مبلغ را نمی توان چاپ کرد، بلکه در سیستم الکترونیک پولی بر تعداد صفرهای حجم پول، افزوده می شود.

- یکی از عوامل تورم، همین افزایش حجم پول است که موجب کوچکتر شدن قدرت خرید می شود؛ افزایش فقر و فساد از پیامدهای آن است. باز هم برای درک وضعیت، ۱۰۰ هزارتومانی در ۱۳۹۰ معادل ۱۰۰ دلار بود و امروز معادل یک و نیم دلار است.

حل مسأله
چند پرسش

- آیا نجات از مصیبت افزایش حجم پول کشور شدنی است؟ مسلماً شدنی است. زیرا بسیاری از کشورها که به این بلاء مبتلاء بودند، آن را چاره کردند، یعنی عملا شدنی است.
-آیا بدون تخصص ها و تجربه ها می توان به رفع مشکل پرداخت؟ قطعاً بدون تخصص ها و تجارب، نشدنی است.
-آیا با یک تخصص و راه حل های یک متخصص می توان مشکل را رفع کرد؟ به این پرسش می پردازم.

معمولا تصور می شود که چاره های مطرح شده توسط یک متخصص ولو مجرب، شدنی است. با موارد عدیده می توان نشان داد که چاره های پیشنهادی تخصص های منفرد، نه فقط شدنی نبوده، بلکه موجب فزونی مشکلات شده است (چرا؟ به این خواهم پرداخت). برای نمونه، چاره ی پروفسور استیو هانکه (Steve Hanke) را می آورم.

استیو هانکه استاد اقتصاد در دانشگاه جان هاپکینز است. اخیراً درباره ی نجات ایران از مصیبت تورم و توسعه کشور، در مصاحبه ای گفته است که در چند کشور آزموده است: با ارتباط ریال و طلا در کمتر از ۲۴ ساعت، تورم تمام می شود. معلوم است که توجه و تأکید وی بر مهار افزایش حجم پول است. آیا راه حل وی شدنی است؟

بررسی پیشنهاد هانکه

فرض کنید که افزایش حجم پول کنونی به طلا مربوط شود.- هر گرم طلای ۲۴ عیار به قیمت روز ۴/۸ میلیون تومان است. در این‌صورت حکومت برای همین مقدار حجم پول، در هر شبانه‌روز باید ۱/۲۵ تن و در سال ۴۵۰ تن‌ طلا عرضه کند. کل ذخیره معدنی طلای کشور ۳۰۰ تن است و سالانه ۱۲ تن طلا تولید می شود، بگذریم از این که همین مقدار معادن طلای کشور عمدتا در دست بخش غیردولتی است و بهره مالکانه ی آن به حکومت ناچیز است. برای عرضه ی مقدار طلای لازم، چاره ای جز تأمین طلا از خارج نیست.

یک میلیارد دلار معادل ۱۲/۲ تن طلا است. ایران در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت، معادل ۳۶۶ تن طلا. یعنی اگر همه ی پول نفت را به طلا تبدیل کند، فقط ۸۰ درصد حجم پول تولیدی در شبانه‌روز را جبران می کند. بخش عمده ای از درآمد نفت برای رفع نیازهای پایه کشور است و دو سال پیش، فرار سرمایه از کشور به میزان ۴۰ تا ۵۰ درصد درآمد نفت گزارش شده است (گزارش بانک مرکزی). یعنی اژدهای پرشتاب افزایش حجم پول، با بلعیدن همه‌ی پول نفت، باز هم بیشتر می طلبد. با همین بررسی کوتاه می توان دریافت که چاره ی استیو هانکه برای مهار تورم در کشور «نشدنی» است.

بیشتر می توان اظهارات وی را کاوید. به طور ضمنی از پیشنهاد هانکه برمی آید که دولت چون نمی تواند طلای لازم معادل افزایش حجم پول را تأمین کند، پس بر حجم پول نیفزاید. در وضعیت حاضر، اگر حکومت پول چاپ نکند، در پرداخت هزینه های خود و مصارف خواسته و نخواسته ی پولی کشور دچار مشکل می شود. یعنی در وضعیت کنونی، اظهارات ضمنی هانکه هم نشدنی است.

*عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر

بیشتر بخوانید:

کسانی می خواهند گاو اردک بزاید همه می بازیم با دروغ و فریب و بی انصافی انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است استالین و پژوهش های جانبدارانه

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899872

دیگر خبرها

  • پیرمرد ۸۵ ساله قربانی سرقت‌های سمی شد
  • آیا می شناسیدش؟
  • شب فراموش نشدنی اراکی‌ها با ۱۹ گل تاریخی
  • تمایل عجیب و تمام نشدنی زمین خواران به محدوده جنوبی تهران | مبارزه با ساخت و ساز غیرمجاز ادامه دارد
  • امام رضا، محل وفاق تمام مسلمانان جهان است
  • امام رضا (ع) محل وفاق تمام مسلمانان جهان است
  • انتظار ۹ ساله تمام شد/ پرواز حجاج استان سمنان در آسمان سرزمین وحی
  • یادآوری یک خاطره فراموش‌نشدنی: نساجی قهرمان!
  • راه‌حل نشدنی نظریه‌پرداز توسعه دانشگاه جان هاپکینز
  • به اجرای طرح ۲۰ ساله آبرسانی ۴۱ روستا در بخش کرون رسیدگی شود